مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:18798 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

معمولاً گفته مي​شود آنچه از نظر اسلام مذموم و مطرود است علاقه به دنياست. آيا اين سخن درست است؟
هم درست است هم نادرست. اگر مقصود از علاقه، صرف ارتباط عاطفي است، نمي​تواند سخن درستي باشد، چون انسان در نظام كلي خلقت همواره با يك سلسله علايق و عواطف و تمايلات آفريده مي​شود و اين تمايلات جزء سرشت او است، او خودش اينها را كسب نكرده است. و بعلاوه، اين علايق زائد و بيجا نيست. همان​طوري كه در بدن انسان هيچ عضو زائدي وجود ندارد، هيچ عاطفه و علاقه طبيعي زائدي هم وجود ندارد. تمام تمايلات و عواطف سرشتي بشر متوجه هدفها و غاياتي حكيمانه است.
قرآن كريم اين عواطف را به عنوان آيات و نشانه​هايي از تدبير الهي و حكمتهاي روبوبي ياد مي​كند:
«وَمِنْ اياتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجاً لِتَسكُنوا اِلَيْها وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً» روم/21
[از جمله نشانههاي حق اين است كه از جنس خود شما همسراني براي شما آفريده كه در كنار آنها آرامش بيابيد و ميان شما و آنها الفت و مهرباني قرار داد.]
اين عواطف و علايق، يك سلسله كانالهاي ارتباطي ميان انسان و جهان است؛ بدون اينها انسان نمي​تواند راه تكامل خويش را بپيمايد. پس جهان​بيني اسلامي همان​طوري كه به ما اجازه نمي​دهد جهان را محكوم و مطرود و مذموم بشماريم، اجازه نمي​دهد علايق طبيعي و كانالهاي ارتباطي انسان و جهان را نيز زائد و بي​مصرف و قطع​شدني بدانيم. اين علايق و عواطف، جزئي از نظام عمومي آفرينش است. انبياء و اولياي حق از اين عواطف در حد اعلي برخوردار بودند.
حقيقت اين است كه منظور از علاقه به دنيا تمايلات طبيعي و فطري نيست؛ مقصود از علاقه و تعلق، بسته بودن به امور مادي و دنياوي و در اسارت آنها بودن است كه توقف است و ركود است و بازايستادن از حركت و پرواز است و سكون است و نيستي است. اين است كه دنياپرستي نام دارد و اسلام سخت با آن مبارزه مي​كند، و اين است آن چيزي كه بر ضد نظام تكاملي آفرينش است و مبارزه با آن همگامي با ناموس تكاملي آفرينش است. تعبيرات قرآن مجيد در اين زمينه در حد اعجاز است.

مجموعه آثار شهيد مطهري ج14 ـ سيري در نهج البلاغه صفحه: 552 الي553
شهيد مطهري

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.